” درمانده “

آن حرکت آخر پایت
که نمی‌دانست
پیش بیاید
یا پس برود
می‌ماند
پشت در این خانه
مثل من
۱۷ فروردین ۹۱
سارا محمدی اردهالی

دیدگاه ها . «” درمانده “»

  1. سارای
    این موقعیت رو خوب می شناسم اما کلمات جان دیگری می یابند در شعر های تو، و شرایط را به گونه ای که شاید فقط از آینه ها بر می آیند ،بیان می کنند
    وووووووووووووووووووووووووووووووووووو
    سپاس
    که هستید در این پاگرد
    سارا

  2. | حالا،
    از دار و ندار دنیا هجده سال سن دارم و بدانید
    هیچگاه
    من از اختیار بی رحم نبودم،
    معشوقه ام،
    خون تازه زیاد دوست داشت،
    زیاد… |
    ———-
    | به من سر بزن،
    روی صندلی چندم نشسته ام،
    با
    «فیلمی سینمایی که تو را تماشا م کرد» |

  3. مینی مالیسم را بسیار دوست دارم، اما ادای آن را دراوردن که از نوع بدش این روزها کمی مد شده است را خوش ندارم.
    در شعرهای شما مینی مالیسم بس بسیار پخته ای نهفته است که به شدت به جان و دل منتقدانه ی من می نشیند.
    درود سارا خانم
    …………………………………
    چه بگویم
    خوش حالم
    :)
    سپاس
    سارا

پاسخ دادن به علی رضا نوری - همدان لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *