دیدگاه ها . «هواداری»

  1. چیزهادیدم درروی زمین:
    کودکی دیدم که ماه رابومی کرد.
    قفسی بی دردیدم که درآن روشنی پریرمی زد.
    نردبانی که درآن عشق می رفت به بام ملکوت.
    من زنی رادیدم نوردرهاون می کوبید.
    ظهردرسفره آنان بودسبزی،دوری شبنم بود،کاسه داغ محبت بود.
    من گدایی دیدم دربه درمی رفت آوازچکاوک می خواست
    وسپوری که به پوسته یک خربزه می بردنماز.
    بره ای رادیدم بادبادک می خورد.
    من الاغی دیدم یونجه را می فهمید.درچراگاه نصیحت گاوی دیدم سیر.
    شاعری دیدم هنگام خطاب به گل سوسن می گفت” شما”
    من کتابی دیدم واژه هایش همه ازجنس بلور.
    کاغذی دیدم ازجنس بهار.
    موزه ای دیدم دورازسبزه، مسجدی دورازآب.
    سهراب سپهری

  2. سلام دوست عزیز
    من از سالها قبل پست های شما رو دنبال میکنم
    تقریبا از سال ۸۶
    بعضی از شعراتون واقعا زیباست
    فقط یه پیشنهاد دارم
    سال ۸۶ یه قالب آبی وبلاگتون داشت
    اون قالب زیباتر بود
    البته فقط نظر بود
    ممنونم از شما
    و آرزوی موفقیت برای شما دارم
    …………
    سلام آدم سال های قبل
    سپاس گزارم که هنوز می آیید
    سال ۸۶ :)
    سپاس
    سارا

پاسخ دادن به بابک لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *